استفاده هوشمندانه از رسانه های اجتماعی با بهره گیری از سواد رسانه ای
به دلیل قرارگیری مداوم در معرض انواع مختلف اطلاعات و محتوا، جوانان ممکن است در تشکیل یک درک مستقل و دقیق از خود در میان سیل سرسامآور اطلاعات دچار مشکل شوند. در نتیجه، این نسل باید با آگاهی بیشتر و اهداف واضحتری به فضای سایبر و رسانهها نزدیک شود تا از فرصتهای آن بهرهبرداری کند و از آسیبهای احتمالی اجتناب کند.
در گذشته، رسانهها تنها شامل رادیو، تلویزیون و روزنامهها بودند. مالکان و مدیران این رسانهها مسئولیت اخلاقی داشتند که اطلاعات دقیق، بیطرف و منصفانهای را به عموم ارائه دهند.
با ظهور فناوریهای مدرن و توسعه رسانههای تعاملی مانند شبکههای اجتماعی و وبلاگها، نقشهای مخاطبان تغییر کرده است. آنها از دریافتکنندگان صرف پیامها به تولیدکنندگان و توزیعکنندگان اطلاعات تبدیل شدهاند.
اکنون هر کسی که به اینترنت و شبکههای اجتماعی دسترسی دارد میتواند محتوای خبری یا اطلاعاتی تولید کند که به بسیاری از مخاطبان برسد. به همین دلیل، مسئولیت اخلاقی دیگر تنها بر عهده سازمانهای رسانهای نیست؛ کاربران فردی نیز مسئول استانداردهای اخلاقی هستند.
این تغییرات نه تنها بر فرآیندهای تولید و انتشار اخبار تأثیر گذاشتهاند، بلکه اصول و اخلاق روزنامهنگاری را نیز متحول کردهاند، همانطور که بسیاری از مفاهیم اجتماعی دیگر در پاسخ به تغییرات فناوری، فرهنگ و نیازهای اجتماعی تکامل یافتهاند.
اخلاق رسانه به اصول، استانداردها و ارزشهای اخلاقی اشاره دارد که رفتار و تصمیمگیری روزنامهنگاران، گزارشگران و سایر حرفهایهای رسانهای را در جمعآوری، انتشار و انعکاس اخبار و اطلاعات راهنمایی میکند. این اصول به منظور حفظ یکپارچگی، اعتماد و پاسخگویی سازمانهای رسانهای به جامعه طراحی شدهاند و بهطور کلی بر شفافیت، بیطرفی، پاسخگویی، صداقت و احترام به حقوق دیگران تمرکز دارند (وارد، س. ج. آ.، ۲۰۱۰).
قبل از دسترسی گسترده به اینترنت، عینی بودن و بیطرفی به عنوان دو اصل اساسی اخلاق رسانهای در نظر گرفته میشدند. روزنامهنگاران حرفهای ملزم به ارائه اطلاعات بدون تعصب و با دقت در بررسی منابع بودند.
اخلاق روزنامهنگاری سنتی عمدتاً بر مبنای بیطرفی، دقت اطلاعات و احترام به حریم خصوصی بنا شده بود. از آنجا که مسئولیت انتشار اخبار محدود به گروه کوچکی از خبرنگاران و ویرایشگران بود، کنترل و نظارت بر انتشار اطلاعات و استانداردهای اخلاقی آسانتر بود.
با گسترش فضای دیجیتال و شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک و اینستاگرام، سرعت انتشار اخبار به طرز قابل توجهی افزایش یافته است. این تغییرات به افراد اجازه داده است تا با استفاده از گوشیهای هوشمند خود به “روزنامهنگاران شهروند” تبدیل شوند و اخبار را بهصورت آنی منتشر کنند.
با افزایش سرعت انتشار اطلاعات، روند تأیید اطلاعات قبل از انتشار کاهش یافته است. به همین دلیل، اخبار کذب و اطلاعات نادرست میتوانند به سرعت در فضای سایبری گسترش یابند. بهعنوان مثال، در آغاز پاندمی COVID-19، شایعات زیادی درباره روشهای درمان و پیشگیری در شبکههای اجتماعی منتشر شد. برخی از این شایعات ادعا میکردند که نوشیدن آب گرم یا استفاده از ویتامین D میتواند از ویروس بهطور کامل جلوگیری کند. این اطلاعات نادرست باعث سردرگمی عمومی و به خطر افتادن سلامت عمومی شد.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سایر نهادهای بهداشتی مجبور شدند کمپینهای آموزشی را برای مبارزه با این اطلاعات نادرست راهاندازی کنند و بر اهمیت اطلاعات دقیق و معتبر تأکید کنند. این نشان میدهد که چگونه سرعت انتشار اطلاعات میتواند به سرعت به گسترش شایعات و نگرانیهای غیرضروری منجر شود (WHO، 2020).
از سوی دیگر، روزنامهنگاران شهروند که معمولاً آموزش حرفهای ندیدهاند، ممکن است نتوانند به اصول اخلاقی رسانه، مانند دقت، بیطرفی و احترام به حریم خصوصی، پایبند بمانند و بنابراین میتوانند به گسترش اخبار کذب کمک کنند. همانطور که آلن (2013) اشاره میکند، در حالی که روزنامهنگاری شهروندی به دموکراتیکتر شدن رسانهها کمک کرده است، اما بهطور همزمان استانداردهای حرفهای در روزنامهنگاری و گزارشگری را نیز تضعیف کرده است. بهعنوان مثال، شخصی که در حین یک رویداد اجتماعی ویدیو ضبط میکند، ممکن است تنها بخشی از واقعیت را نشان دهد و اطلاعات ضروری دیگری را حذف کند. این نوع گزارشدهی میتواند به تفسیرهای نادرست از واقعیت و گسترش اطلاعات گمراهکننده منجر شود.
با بررسی عملکرد پلتفرمهای مختلف در فضای سایبری و تأثیرات آنها بر شکلگیری و انتشار اخبار و رویدادها، میتوانیم درک دقیقتری از اثرات قابل مشاهده و پنهان آنها بر رفتار کاربران به دست آوریم و از خود بپرسیم: قبل از ورود به شبکههای اجتماعی و استفاده از آنها، چگونه میتوانیم از خود محافظت کنیم؟ تأثیر الگوریتمهای هوشمند بر انتخاب محتوا الگوریتمهای هوشمند استفاده شده توسط پلتفرمهایی مانند یوتیوب، اینستاگرام یا نتفلیکس، محتوایی را به کاربران پیشنهاد میدهند که با علایق و رفتارهای گذشته آنها هماهنگ است.
یک فردی که به ویدیوهای آشپزی گیاهی علاقهمند است، ممکن است به تدریج فقط به تماشای این نوع محتوا بپردازد و از سایر اطلاعات در مورد تغذیه و سبک زندگی بیخبر بماند. این میتواند منجر به ایجاد حبابهای اطلاعاتی شود که مانع از دریافت اطلاعات جامع و بیطرفانه توسط کاربران میشود. این نوع الگوریتمها میتوانند با اصل بیطرفی در اخلاق رسانهای تناقض داشته باشند.
تبلیغات پنهان و تأثیرات روانشناختی
بسیاری از تأثیرگذاران در پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، محصولات یا خدمات را بدون اینکه اعلام کنند محتوای آنها یک تبلیغ است، ترویج میکنند. به عنوان مثال، تأثیرگذاران معروف در حوزه تناسب اندام ممکن است مکملهای غذایی یا لباس ورزشی را به عنوان بخشی از زندگی روزمره خود تبلیغ کنند، بدون اینکه ذکر کنند این محصولات توسط شرکتها به آنها ارائه شده است. این عدم شفافیت، اصول honesty و transparency در اخلاق رسانهای را نقض میکند (Hearn & Schoenhoff, 2016).
هوش مصنوعی و تولید محتوای جعلی
هوش مصنوعی به ابزاری قدرتمند در تولید محتوای رسانهای تبدیل شده است، اما چالشهای خود را نیز دارد. یکی از برجستهترین چالشها، ظهور فناوری deepfake است که به کاربران اجازه میدهد ویدیوها و تصاویر جعلی اما واقعنما ایجاد کنند.
یک مثال مستند و قابل فهم از استفاده از هوش مصنوعی در تولید محتوای جعلی به ویدیوهای deepfake ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، مربوط میشود که در سال 2022 منتشر شد. در این ویدیو، زلنسکی به طور نادرست نشان داده شده که تسلیم شده و از سربازان اوکراینی میخواهد سلاحهای خود را زمین بگذارند. این ویدیو توسط گروههای طرفدار روسیه در حین جنگ اوکراین و روسیه پخش شد و به طور گستردهای در رسانههای اجتماعی منتشر گردید. هدف از این ویدیو، تضعیف روحیه مردم و نیروهای اوکراینی بود. با این حال، رسانههای معتبر مانند بیبیسی و رویترز به سرعت اعلام کردند که این ویدیو جعلی است و نشان دادند که این یک deepfake است. خود زلنسکی نیز به سرعت واکنش نشان داد و از مردم خواست به این ویدیوهای جعلی توجه نکنند.
امروز، بسیاری از رسانهها از ابزارهای هوش مصنوعی برای تولید محتوا استفاده میکنند. برخی از مقالات خبری یا محتوای تبلیغاتی به طور خودکار توسط این سیستمها تولید میشوند. به عنوان مثال، برخی رسانههای آنلاین از نرمافزارهای هوش مصنوعی برای نوشتن گزارشهای مالی یا مقالاتی درباره شرایط جوی استفاده میکنند. در حالی که این فناوری میتواند مفید باشد، اگر محتوای تولیدشده توسط هوش مصنوعی بدون بررسی انسانی منتشر شود، ممکن است منجر به خطاهایی شود که به گسترش اطلاعات نادرست منجر گردد. در اینجا نیز، باید اصول دقت و حقیقت رعایت شود.
هدف اصلی من از تعامل با فضای دیجیتال چیست؟
آیا من فقط به خاطر عادت وارد میشوم؟ تعیین یک هدف واضح میتواند به طور قابل توجهی از اتلاف وقت جلوگیری کند و به تعاملات هدفمند و معنادارتر در بسترهای دیجیتال منجر شود.
آیا من به این فضا وارد میشوم تا دانش کسب کنم، ارتباط برقرار کنم، سرگرمی پیدا کنم، یا اینکه این به طور تصادفی اتفاق میافتد؟ آیا این یک احتمال واقعی است؟ اگر مطمئن نیستم، میتوانم در گوگل جستجو کنم، بررسی کنم و با منابع خبری دیگر تأیید کنم. در خبرها، به ندرت یک رسانه فقط به یک داستان میپردازد.
هنرمند کاریکاتوریست ما، روآن، از طوفانهای اخیر در صحرای بزرگ آفریقا از یک میم “مگا مایند” باخبر شد که در نهایت تأیید شد. برخی یوتیوبرها خود را به تحلیل اطلاعات اخیر اختصاص دادهاند. آنها مراحل تأیید اطلاعات را توضیح میدهند که به شما این امکان را میدهد تا به آنها اعتماد کنید. یک یوتیوبر ویدیویی درباره مستر بیست (Mr. Beast) ساخت – دیگر یوتیوبرها شروع به انتشار آن کردند و اخیراً مشخص شد که فرد اصلی در مورد همه چیز دروغ گفته است.
آیا منابعی که استفاده میکنم تأیید شده و معتبر هستند؟
چگونه میتوانم بفهمم که آیا یک منبع تأیید شده/معتبر است؟
یکی از راهها برای انجام این کار مشورت با منبعی مانند “نمودار” است.
چگونه حقایق را ارائه میدهند؟
اجازه ندهید یک تکه اطلاعات تفکر شما را تغییر دهد. بین موضوع و مقاله فضایی در ذهن خود بگذارید. به این واقعیت که اطلاعات جدید همیشه در گوشهای وجود دارد و میتواند داستان خبری را تغییر دهد، باز باشید.
همه چیز برای همیشه نیست. چیزها تغییر میکنند. هر فرد، هر ایده در معرض تغییر است. حقایق با زمینه تغییر میکنند. به زمینه توجه کنید.
تاریخ زمانی که محققان شواهد جدیدی پیدا میکنند تغییر میکند. با این حال، ممکن است یک کارشناس دیگر با شواهد مخالفت کند.
گزارشگری دقیق درباره یک داستان ممکن است جزئیات واقعی از رویداد را ارائه دهد اما زمینه بزرگتر را نادیده بگیرد. به عنوان مثال:
این داستان از چند منبع استفاده میکند؟ آنها میگویند اطلاعات خود را از کجا به دست آوردهاند؟ آیا ترکیب خوبی از دیدگاهها وجود دارد؟ آیا یک مقاله تجاری فقط از دیدگاه صاحبان روایت شده است؟ اگر چنین است، میتوانید آن را به عنوان یک داستان احتمالی با سوگیری در نظر بگیرید.
برای خبرنگاران شهروند مستقل و غیر وابسته، تاریخچه آنها را بررسی کنید. دو یا سه سال پیش کجا بودند؟ محتوای آنها بر روی چه موضوعاتی متمرکز بوده است؟ آیا آنها مدت طولانی است که به یک سری مسائل خاص میپردازند؟
آیا داستان به نظر میرسد که میخواهد یک واکنش احساسی را برانگیزد؟ وقتی این را میخوانید چه احساسی دارید؟ آیا به خاطر حقایق است؟ یا نویسنده روایت را به گونهای دستکاری کرده است تا احساسات را برانگیزد؟
آیا خبرنگار شهروند به نوعی با یک سیاستمدار یا کسبوکار مرتبط است که معمولاً به آن اشاره نمیکند؟ یکی از راههای شروع تحقیقات در این زمینه، بررسی نظرات در حسابهای اجتماعی آنهاست. واضح است که آنچه در بخش نظرات میخوانید را به عنوان حقیقت مطلق در نظر نگیرید، اما اگر ادعاهای کافی از سوگیری در نظرات وجود داشته باشد، ممکن است سرنخهایی به حقیقت وجود داشته باشد. به پروفایلهای آنها در پلتفرمهای دیگر بروید و ببینید آیا چیز متفاوتی از آن حسابها فاش میشود یا خیر.
تاریخچه پستها. اگر نتوانید هیچ داستان یا محتوای دیگری از این شخص پیدا کنید، ممکن است به این دلیل باشد که آنها یک مبتدی هستند، اما بیشتر احتمال دارد که شما در حال تعامل با محتوایی از یک خبرنگار با استانداردهای حرفهای و بیطرف نیستید.
آیا محتوایی که دنبال میکنم به من کمک میکند تا خودباوری خود را تقویت کنم یا مقایسهها و مواجهه با محتوای خاص تأثیرات منفی مانند اضطراب، غم، یا کاهش ارزش خود را ایجاد میکند؟ شناخت این تأثیرات عاطفی امکان مصرف محتوا بهصورت آگاهانه و گزینشی را فراهم میآورد.
آیا محتوا به حریم خصوصی و مرزهای دیگران احترام میگذارد؟ یا اینکه برای ارزش سرگرمی، از عموم مردم سوءاستفاده میکند؟ (بهعنوان مثال، مصاحبههای مست با زوجها در تیکتاک که بهطور واضح برای گرفتن یک بیانیه شگفتانگیز روی دوربین طراحی شدهاند.)
آیا محتوایی که به اشتراک میگذارم و اطلاعاتی که منتشر میکنم به حقوق حریم خصوصی دیگران احترام میگذارد یا ممکن است مرزهای آنها را نقض کند؟ توجه به حقوق دیگران در فضاهای دیجیتال اساسی برای تعامل اخلاقی و مسئولانه در رسانههای اجتماعی است.
آیا بهطور انتقادی به اطلاعات اضافی ارزیابی میکنم و با یک ذهن تحلیلی به آن نزدیک میشوم؟
هنگام مواجهه با دیدگاهها و باورهای مختلف، آیا به استدلال و تفکر انتقادی خود تکیه میکنم یا به راحتی تحت تأثیر نظرات خارجی قرار میگیرم؟ توسعه رویکرد انتقادی به تقویت تابآوری در برابر اطلاعات نادرست کمک میکند و تفکر مستقل را تشویق میکند.
اگر برای مدتی از رسانههای اجتماعی دور باشم، آیا احساس اضطراب یا ناراحتی میکنم؟ این سؤال به ارزیابی سطح وابستگی من به رسانههای دیجیتال و شناسایی نیاز به افزایش خودمختاری کمک میکند.
آیا بهطور فعال به دنبال حقیقت و دیدگاههای متنوع هستم یا فقط به اطلاعاتی محدود شدهام که باورهای خود را تأیید میکند؟ آیا با هر نکتهای در داستان موافق هستید؟ این نشانه بدی است. هیچ نسخهای از حقیقت نباید شما را کاملاً راضی کند.
آیا به بررسی دیدگاههای مختلف و درگیر شدن با ایدههایی که باورهای من را به چالش میکشد، باز هستم یا خود را به یک حباب دیجیتال محدود کردهام که نظرات موجود را تقویت میکند؟ این تأمل میتواند به رشد فکری، تحمل و قدردانی از دیدگاههای متنوع کمک کند.
آیا میفهمم که چرا ممکن است اهمیت زیادی به بازخورد و نظرات دیگران در اینترنت بدهم؟
آیا از میزان تأثیرگذاری اعتبار خارجی—از طریق لایکها، نظرات یا بازخوردها—بر اعتماد به نفس و هویت شخصی خود آگاه هستم؟ تأمل در این جنبه میتواند به من کمک کند تا ارزش خود را در منابع مستقل و محکمتری مستحکم کنم و به تقویت تابآوری و اصالت شخصیام کمک کند.
با در نظر گرفتن این سؤالات تأملی، جوانان و دانشآموزان میتوانند خودآگاهی و هدفمندی بیشتری در استفاده از رسانههای اجتماعی ایجاد کنند و رویکردی متعادل را تشویق کنند که از سلامت روان، رشد شخصی و درگیری اخلاقی در فضای دیجیتال حمایت کند.
سواد رسانهای
نمونههای ذکر شده و سؤالاتی که افراد باید قبل از ورود به فضای سایبری از خود بپرسند، از جمله چالشهای اخلاق رسانهای در دوران مدرن هستند و بدون شک، نمیتوان همه مسائل و چالشها را در یک مقاله واحد مورد بررسی قرار داد. اکنون سؤال پیش میآید: چه باید کرد تا از شهروندان در برابر اطلاعاتی که به طور مداوم بر آنها فشار میآورد محافظت کنیم؟ چگونه میتوانیم اخبار و اطلاعات واقعی را از اخبار جعلی متمایز کنیم؟ بدون شک، اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که باید به اخبار و اطلاعات در رسانههای اجتماعی با ذهنی انتقادی و پرسشگر نزدیک شویم و به آنها به طور کامل اعتماد نکنیم. این رویکرد ما را به مفهوم سواد رسانهای میرساند.
سواد رسانهای، که به عنوان یک ابزار کلیدی برای مواجهه با چالشهای اخلاق رسانهای در نظر گرفته میشود، به توانایی فرد در تحلیل، ارزیابی و ایجاد محتوا در پلتفرمهای مختلف رسانهای اشاره دارد. این مهارتها به افراد کمک میکند تا در برابر اطلاعات نادرست و شایعات مقاومت کنند و به آنها امکان میدهد تصمیمات بهتری اتخاذ کنند (باخینگهام، 2003).
وقتی آموزش دیده شوند، افراد این آگاهی و بصیرت را کسب میکنند و به فکرکنندگان و سازندگان محتوای انتقادی تبدیل میشوند. این نوع آموزش در صورتی که از مدرسه آغاز شود، مفیدتر و تأثیرگذارتر است.
بدون سواد رسانهای، اخلاق رسانهای نمیتواند از تأثیر اطلاعات گمراهکننده بر مخاطبان جلوگیری کند و بدون رعایت اصول اخلاقی در ایجاد محتوا، سواد رسانهای نمیتواند کیفیت اطلاعات را حفظ کند. تعامل این دو مفهوم به تقویت دموکراسی، افزایش آگاهی عمومی و ترویج محیط رسانهای سالم و معتبر کمک میکند. بدون آنها، جامعه با بحرانهای اطلاعاتی و کاهش اعتماد مواجه خواهد شد.
منابع :
وارد، س. ج. آ. (۲۰۱۰). اخلاق در رسانه: راهنمای عملی برای خبرنگاران.
آلن، س. (۲۰۱۳). روزنامهنگاری شهروندی: راهنمایی برای فریلنسرها، بلاگرها و خبرنگاران شهروندی.
هرن، آ.، و شونهوف، س. (۲۰۱۶). از سلبریتی تا تأثیرگذار: پیگیری تأثیر رسانههای اجتماعی بر فضای اجتماعی معاصر.
باکینگهام، د. (۲۰۰۳). آموزش رسانهای: سواد، یادگیری و فرهنگ معاصر.
هوبز، ر. (۲۰۱۰). سواد دیجیتال و رسانهای: یک برنامه عملی.
نورسی، پ. (۲۰۱۷). تقویت یکپارچگی انتخاباتی: یک بررسی جهانی از قوانین و رویهها.
سازمان بهداشت جهانی (۲۰۲۰). شیوع بیماری کرونا (COVID-19): اطلاعات برای عموم. برگرفته از وبسایت سازمان بهداشت جهانی.
“ویدئوی دیپفیک زلنسکی: یوتیوب کلیپی را که از اوکراینیها میخواست تسلیم شوند حذف کرد”. بیبیسی، مارس ۲۰۲۲. https://www.bbc.com/news/technology-60780142.
https://unicornriot.ninja/
مدیا لیترسی ناو. (۲۰۲۳). گزارش ۲۰۲۳ درباره قوانین سواد رسانهای در ایالات متحده. در دسترس است: https://medialiteracynow.org.
انجمن ملی آموزش سواد رسانهای (NAMLE). منابعی برای آموزش سواد رسانهای. در دسترس است: https://namle.net.
مرکز تحقیقات پیو. (۲۰۲۲). مصرف اخبار در پلتفرمهای دیجیتال. در دسترس است: https://pewresearch.org.
نویسنده : لیلا رخشان